English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5840 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the a of a book U خوانندگان کتابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
choir U دسته خوانندگان
choral U دسته خوانندگان
choir U گروه خوانندگان
chorale U دسته خوانندگان
quire U دسته خوانندگان
choric U وابسته بدسته خوانندگان
chorusing U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
chorale U دسته سرایندگان مجموعه خوانندگان
chorus U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
chorused U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
choruses U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
choristers U اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
octet U دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
chorister U اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
karaite U عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
agony aunt U شخصیکهدر ستونیاز روزنامه مطلبمینویسد کهدر آن پاسخ مشکلات و نامههای خوانندگان طرح میشود
by the book U کتابی
bookman U کتابی
literay U کتابی
bookish U کتابی
literary U کتابی
scribal U کتابی
carpenter stopper U خفت کتابی
Duch arch U قوس کتابی
credenza U قفسه یا جا کتابی
edition [ed.] [of a book] U ویرایش [کتابی]
book learning U علم کتابی
edition [ed.] [of a book] U چاپ [کتابی]
To bind a book. U کتابی را جلد کردن
purview of a book U انچه کتابی فرامیگیرد
when reading a book U در حال خواندن کتابی
book move U حرکت کتابی شطرنج
needle book U سوزن دان کتابی
bookplayer U شطرنج باز کتابی
delectus U کتابی که پارههای برگزیده
flex x U خرج انفجار کتابی
to inset a sheet in a book U برگی را در کتابی گذاشتن
with out book U برون سند کتابی ازبر
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
versions U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
to wade through a book U بکندی وزحمت کتابی راخواندن
version U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
he presented abook to me U کتابی بمن پیشکشی کرد
book draw U تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
to license a book U اجازه چاپ کتابی را دادن
he presented me with a book U کتابی بمن پیشکشی کرد
i had never seen such a book U من هرگز چنین کتابی ندیده ام
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
pedantry or pedantism U پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
scissors and paste U تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
to put any one through a book U کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
booklore U علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
interleaf U برگ سفید که لای برگهای کتابی بگذارند
to read a book U کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
interleave U برگ سفید لای صفحات کتابی گذاشتن
rubricator U کسیکه عنوانهای کتابی رابخط قرمز مینویسد
sexto U کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
grangerism U ارایش کتابی باموادچاپی یاعکس هایی که ازکتابهای دیگرببرند
what not U قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
accession number U نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
to prefix a chapter to a book U فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
Netscape Navigator U یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
A to Z U کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
White Paper U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
twelvemo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
duodecimo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
epitomist U شخصی که کتابی را خلاصه کند خلاصه نویس
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com